آرمان جان آرمان جان ، تا این لحظه: 12 سال و 6 روز سن داره
رادمان جانرادمان جان، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

♥ آرمان ، قدم باد بهار ♥

16 ماه 16 مروارید

- با سلام به همه دوستان گلم . - آرمان جونم 16 ماهگیت مبارک البته این سری یکم زودتر نوشتم آخه روز ماهگرد شما قراره بریم خونه و وقت نمیشه واستون بنویسم . - گلکم شما الان دارای 16 مروارید خوشگل و البته پر درد سر هستی بمیرم که سر این دندون های آخری مخصوصا نیش حسابی اذیت شدی فدات شم . اما خدا رو شکر که دندونات داره تکمیل میشه فدات شم . - تو این ماه هم مثل ماه های پیش کلی چیزای جدید یاد گرفتی ازت میپرسم اسمت چیه میگی : آآآآماااان خیلی خوشمزه میگی آمان فدات شم .خاله مهدیه بهت یاد داده ازت میپرسه ساعت چنده شما هم تو هر شرایطی میگی دَه یعنی حتی در حال گریه هم باشی میگی دَه فدات شم . - به مخفی کردن اشیاء همچنان علاقه مندی  - شب که می...
29 مرداد 1392

موهام عَفت

- با سلام به همه دوستان عزیزم . - عزیز دلم تو ماه گذشته یه مروارید خوشگل دیگه هم در آوردی این دفعه هم متاسفانه خیلی اذیت شدی مثل دندون های قبلی تب و بی اشتهایی و همش اذیت بودی قربونت برم اگه قرار باشه واسه هر دندونت این جوری اذیت بشی دیگه خدایی نکرده چیزی ازت باقی نمیمونه  - اومدم اینجا واسه مامان شهناز و خاله ملیحه عکس بزارم از کوتاهی موهات بس که نگران موهات بودن و من و بابا عباس رو به خاطر کوتاهیشون دعوا کردن واسه همین بقیه حرفها ایشالله واسه بعد میام واست تعریف میکنم مامان جون چه کارایی یاد گرفتی ... راستشو بخواین من خودم هم وقتی آرمان جونمو با این موها دیدم خیلی تعجب کردم فک نمیکردم اینقدر کوتاه بشه  ولی بازم ...
29 مرداد 1392

روزای خوب و به یاد موندنی

- سلام به همه دوستان و عزیزانی که این وب رو میخونن. - خوشبختانه دوباره سعادتی نصیبمون شده تا یه بار دیگه بیایم مشهد . البته یه هفته ای میشه که اینجا هستیم خدا رو شکر . و صد البته که اینجا کنار مامان شهناز و خاله های عزیز و دایی جون و بابایی حسابی داره بهمون خوش میگذره ... تنها نگرانی من مثل همیشه غذا نخوردن های ادامه دار جناب آرمان خان هست که همچنان ادامه داره ... با اینکه اینجا هر روز یا پارک میریم یا بیرون شهر یا بالاخره هر جایی که آرمان تا آخرین حد خسته میشه ولی بازم بی اشتهایی آرمان ولمون نکرده و این حکایت همچنان ادامه داره  - یه سری کلمات جدید که یاد گرفتی به هواپیما میگی هبا  . ازت میپرسم آرمان اسباب بازیتو کجا انداختی...
21 مرداد 1392

فقط خدا رو شکر

- سلام به عزیزانم - امروز اومدم تا فقط خدا رو به خاطر داشتن فرشته اش شکر کنم خدایا از این فرشته کوچولویی که بهم دادی خودت مراقبت کن .... آمین  آرمان نفسم مرداد ماه پارسال 91  آرمان گلم مرداد ماه امسال خدا رو شکر واسه داشتنت  مثل همیشه دوستون دارم و به خدا میسپارمتون  ...
8 مرداد 1392

15 ماهگی

- سلام به عزیزانم. - آرمان جونم این ماهی که گذشت خیلی بد بود متاسفانه هنوز هم ادامه داره شما غذا نمیخوری و بی اشتهایی همچنان دندون های نازنینت اذیتت میکنن و من کلی واسه شما غصه میخورم ... - اما خبر خوب اینکه یه مروارید دیگه زده بیروون و خدا رو شکر که یک بحران دیگه رو پشت سر گذاشتی الان فکر میکنم شما دارای سیزده عدد دندون خوشگل  و با درد سر هستین  - عزیز دلم تو این ماه درک شما از محیط اطرافتون خیلی زیاد شده هر چی بهت میگم کاملا درک میکنی و منظورمو خیلی خوب میفهمی گاهی میای واسم صحبت میکنی البته وقتی بابا از سر کار میاد تند تند واسش یه سری کلمات نا مفهوم میگی اگه بهت نیگاه نکنه چند بار به پشتش میزنی که یعنی حواستو بده به من&n...
6 مرداد 1392
1